گرچه هر دو زیرمجموعه دخانیات هستند ولی تفاوتهای اساسی با هم دارند:
قلیان سمبل لذتطلبی وخوشنشینی شرقی است. از همان جنسی که وضع ما را به اینجا رسانده است. استیل درست قلیان کشیدن این است که لم بدهی و وقتی با آن اداهای خاص و با چشمان بسته دود را بیرون میدهی وانمود کنی که غمی در دنیا نداری. ماجرا فقط یک رقص عربی کم دارد که صحنهاش تکمیل شود. قلیان از جنس لمباندن است. از جنس شکم گنده. از جنس حلواجات.
سیگار اما تلخ عظیمی در درونش دارد که سخت ارزشمندش میکند. دیدهاید که آدمها موقع سیگار کشیدن چطور دارند همه دردشان را ته جان بیرون میکشند و در سیگارشان میدمند. من به سیگار که فکر میکنم یاد شریعتی میافتم، یاد مارکس، یاد نیچه. سیگار از جنس چای داغ بدون قند است. از جنس قهوه تند. از جنس آتشفشان خشم.
من از قلیان و جمعهای قلیان کشیدن متنفرم.هر چند سیگار نمیکشم ولی به سیگاریها سخت احترام میگذارم. جایی که سیگار بکشند را دوست دارم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید