• پول! شهردار قالیباف! مساله این است.

    پول! شهردار قالیباف! مساله این است.
    به نظر من کلیدی‌ترین مساله مدیریت شهر تهران در حال حاضر یافتن راه‌حلی پایدار برای تامین مالی فعالیت‌های شهرداری است. شهرداری برای این‌که شهر را پاکیزه کند و اتوبان بکشد و فرهنگ‌سرا بسازد و پارک‌ها را توسعه دهد و زباله‌ها را مدیریت کند نیاز به پول دارد. این پول در دوره کرباسچی و الویری عمدتا از طریق فروش تراکم تامین می‌شد که به دلایل متعدد راه‌حل پایداری و عقلانی نبود. خصوصا که ظاهرا قیمتی که برای تراکم دریافت می‌شد کم‌تر از هزینه‌های بلندمدتی بود که ایجاد واحد‌های جدید به شهر تحمیل می‌کرد. در دوره ملک‌مدنی فروش تراکم در برخی مناطق متوقف شده و در نتیجه بودجه شهرداری کاهش چشم‌گیری یافت ولی از طرف دیگر فعالیت‌های عمرانی هم با رکود مواجه شد و بودجه در تعادل باقی ماند. وضعیت تامین مالی در دوره احمدی‌نژاد هم روشن نیست. البته خود ایشان یک‌بار به نقش امداد‌های غیبی در تامین مالی شهر اشاره کردند. (من مطمئن نیستم ولی برخی شایعات می‌گویند این امداد غیبی عبارت بوده است از کسری بودجه ۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری تهران).
    درهر صورت وضعیت دوره‌های قبل نمی‌تواند در بلندمدت ادامه یابد. شهرداری و شورای شهر باید راهی برای تامین هزینه‌های بودجه نزدیک به هشتصد میلیارد تومانی تهران بیابند. طبیعی است که این بودجه نمی‌تواند به کمک‌های دولت متکی باشد. چرا که علاوه بر امکان‌پذیر نبودن آن ( به دلیل محدودیت‌ مالی دولت) به شدت غیرعادلانه است که بودجه ملی صرف تامین خدمات شهری برای ساکنان شهری شود که سرانه هزینه خدمات شهری آن بسیار بالاتر از سایر شهرها است. گزینه معقول و امکان‌پذیر که در همه دنیا هم دنبال می‌شود این است که هزینه‌های شهر از ساکنان آن دریافت شود.
    دریافت هزینه از ساکنان البته محدود به قیودی است. اولا هزینه باید متناسب با مصرف باشد. لذا شهروندی که از بزرگ‌راه‌ها استفاده می‌کند یا در منطقه‌ای زندگی می‌کند که سرانه بهره‌مندی از آسفالت خیابان یا فضای سبز بیشتر است یا زباله بیشتری تولید می‌کند باید پول بیشتری نسبت به سایرین بپردازد. ثانیا مالیات شهری باید افراد را تشویق به افزایش کارآیی کند. مثلا این‌که مالیات اتومبیل در اتوبان نسبت عکسی با تعداد سرنشین‌هایش داشته باشد. یا مالیات شرکت‌ها به گونه‌ای باشد که آن‌ها را تشویق کند که دفاتر خود را به مناطق کم‌جمعیت و با بار ترافیکی کم‌تر منتقل کنند. ثالثا شهرداری‌ را مجبور به رعایت حداکثر کارایی و پاسخ‌گویی در مقابل شهروندان کند.
    جمعیت دقیق تهران خیلی روشن نیست ولی آمارهای رسمی می‌گوید بین ۷ تا ۸ میلیون نفر در شهر تهران زندگی می‌کنند. علاوه بر این جمعیت تعداد زیادی شرکت و سازمان دولتی و خصوصی در تهران حضور دارند که از خدمات شهری استفاده می‌کنند. اگر فرض کنیم که سازمان‌ها و شرکت‌ها هم باید سهمی تقریبا برابر با ساکنان داشته باشند بودجه تقریبا ۸۰۰ میلیارد تومانی تهران باید بین ساکنانش سرشکن شود که سرانه سالیانه آن می‌شود چیزی حدود ۵۰.۰۰۰ هزارتومان برای هر نفر یا حدود ۲۵۰.۰۰۰ برای هر خانواده. این رقم البته برای بخشی از ساکنین تهران پول زیادی است ولی واقعیتی است که نمی‌توان از آن فرار کرد. اداره تهران به شکل مناسب هزینه دارد و هزینه‌اش را باید ساکنینش بپردازند. منعکس شدن هزینه‌های زندگی در تهران در سبد خانوار باعث می‌شود تا تصمیم افراد برای زندگی یا ترک این شهر عقلانی‌تر شود. این سیاستی است که نتیجه طبیعی‌اش در خیلی از کشورها کمک به کنترل جمعیت شهرهای بزرگ هم بوده است.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها