• تناقض‌ اخلاقی بودن در جهان مدرن

    ۱) یادم هست سر کلاس معرفت‌شناسی اقتصاد دکترغنی‌نژاد یک بحث همیشگی و پایان ناپذیری که با ایشان داشتم جایی بود که غنی‌نژاد ادعا می‌کرد جامعه مدرن جامعه‌ای اخلاقی است چرا که فی‌المثل در آن امکان و نیاز به دروغ گفتن از بین رفته است و نیز کسی حقوق دیگران را پایمال نمی‌کند. هم‌چنین نشان می‌داد که ساختار جامعه مدرن طوری پایه‌ریزی شده است که وقتی هر کسی صرفا به منافع خودش فکر می‌کند عملا همان نتیجه‌ای در جامعه حاصل می‌شود که مکاتب اخلاقی در پی آن‌ هستند. در واقع جامعه مدرن را شکل تحقق یافته خواسته‌ای می‌دانست که اخلاق در پی آن است و لذا اخلاق مدرن را نوعی جایگزین اخلاق سنتی می‌دانست. به نظر من می‌رسید که اخلاق مدرن که در باب اصول تعامل اجتماعی صحبت می‌کند (مثلا وقت‌شناسی) جز شباهت لفظی ارتباط دیگری با اخلاق سنتی ندارد. ۲) اختلاف نظر ما جایی بود که من بر اساس مفهومی که از اخلاق -خصوصا اخلاق دینی- می‌فهمیدم به نظرم می‌رسید که ماجرای اخلاقی زیستن اساسا ربط زیادی به نتایج عینی ندارد. در باور من که با کمی مسامحه دوست دارم آن‌را نوعی اگزیستانسیالیسم دینی بنامش اخلاق ماجرایی انفسی (در مقابل آفاقی-بیرونی) است و لذا نتایجی که از آن در عالم بیرون به دست می‌آید برایمان چندان مهم نیست چون می‌توانیم قایل باشیم که تنظیم روابط در جامعه تا اندازه زیادی بر عهده قرارداد‌های اجتماعی است و نه اخلاق. من برعکس فکر می‌کنم هدف و نقش اصلی اخلاق تحول‌آفرینی در درون انسان‌ها است و بر این پایه بود که بر عکس غنی‌نژاد معتقد بودم که هر چند دنیای مدرن نتایجی که اخلاق سنتی به صورت ذاتی یا عرضی تولید می‌کرد را از طریق نظام اجتماعی بازتولید می‌کند ولی اتفاقا بر مبنایی بنا شده است که به طور جدی عرصه را بر امکان اخلاقی زیستن به این معنای خاص مورد نظر تنگ‌تر...ادامه مطلب ...
  • من گاهی وقت‌ها که از دست کسی یا گروهی از سیاست‌مداران یا آدم‌های معروف عصبانی می‌شوم و به نظرم می‌رسد که احمقانه یا غیراخلاقی رفتار کرده‌اند یا می‌کنند در جمع خصوصی ممکن است با تعابیر بدی از آن‌ها یاد کنم. تقریبا در تمامی این موارد مریم که اکثر اوقات نقش «خردمند» خانواده ما را ایفا می‌کند شاکی می‌شود و بهم تذکر می‌دهد که این جوری رفتار کردن خیلی سبک و خیلی بی‌فایده است. این یکی دو روزه وقتی وبلاگ‌هایی را دیدم که عریان به کسانی – مثلا به روحانیون یا بسیجی‌ها یا غرب‌زده‌ها یا زنان بی‌حجاب و الخ- ناسزا می‌گویند و یا آن‌ها را با کلمات بد و لحن تحقیرآمیز خطاب می‌کنند و یا همه چیز را سیاه و سفید مطلق می‌بینند به خوبی حس می‌کنم که این مدل حرف‌زدن چقدر مشمئزکننده است و چقدر آدم تمایل دارد تا به اصل حرف آدم‌های این جوری توجه نکند و این‌که اعتدال و رعایت انصاف و ادب تا چه حد در تاثیرگذاری سخن موثرتر است. خودم هم گاهی توی وبلاگ ممکن است این کار را کرده باشم مثلا در مورد دوستان چپ‌گرا یا کسانی دیگر. می‌فهمم کار بدی بوده است و عذر می‌خواهم و سعی می‌کنم بیشتر مراقب باشم.
  • آینه بورس

    یه فرق اقتصاد با سیاست اینه که نتایج اقتصادی را نمی‌شه به زور و با دستور و بخش‌نامه عوض کرد. علاوه بر آن مردم عملکرد‌های اقتصادی را با تمام وجود خودشون احساس می‌کنند. برای این‌که دست آخر به پول توی جیبشون نگاه می‌کنن و لذا نمی‌شه خیلی گولشون زد. بورس این روزا شده آینه تمام‌نمای این مساله. میلیون‌ها سهام‌دارا با جدیت تمام دارن همه تخمین‌هاشون را از اوضاع اقتصادی روی هم می‌ریزن و این تحلیل‌ها – که شاید بهترین برآورد از اوضاع باشه – دست آخر خودش را تو قیمت سهام نشون می‌ده. دیدید که نهاوندیان را گذاشتن دبیرکل و قبول نکرد. به مظاهری و یاوری و چند نفر دیگر هم پیشنهاد کردن و اون‌ها هم نپذیرفتن. تا جایی که من یادم می‌آید تا به حال چنین چیزی سابقه نداشته که پست مهم و ضمنا نان و آب‌داری مثل دبیرکلی بورس را به کلی آدم پیشنهاد بدن و همه شانه خالی کنند. این نشون می‌ده که همشون فهمیدن تا یه چیزای «واقعی» عوض نشه اوضاع همینه که هست و نمی‌خوان با آبروی حرفه‌ای‌شون ریسک کنند. توی اقتصاد می‌گن بورس جزو شاخص‌های پیش‌رو (Lead Indicator) است یعنی بروز رونق و رکود در کل اقتصاد را از قبل پیش‌بینی می‌کنه. برادرمون آقای احمدی‌نژاد و وزیراقتصادش که من فکر می‌کنم اتفاقا فهم اقتصادی خوبی داره خوبه به جای زور زدن برای تغییر مصنوعی عقربه (شاخص بورس) به فکر ریشه‌هایی باشند که این مساله را ایجاد کرده است. قبول دارم که خود عقربه‌ هم می‌تونه دستکاری شده باشه و خطا داشته باشه ولی به هر حال داره چیزهای مهمی را گوشزد می‌کنه.
  • کاش این سایت‌های شمارنده یه جوری بودن که علاوه بر ساعت و محل اتصال یه شماره‌ای، ایمیلی، آدرسی، اسم و رسمی چیزی هم از خواننده‌های وبلاگ می‌گذاشتن. این روزا مراجعه از وین کلی رفته بالا و دوست داشتم یه جوری می‌شد خواننده‌های وینی را دید. وقتی تصور می‌کنم که یه جای غریب هستیم و یه آدم‌هایی هستن که حداقلش اینه که موضوعات مورد علاقه من احتمالا مورد علاقه اونا هم هست خیلی برام جالبه که باهاشون آشنا بشم. در واقع بهترین دوستای ایرانی من تو اتریش کسانی‌ هستند که از طریق وبلاگی با هم آشنا شدیم. عین این حس را وقتی داشتم که یه بار رفتم هلند و تو شهر دلفت خیلی دوست داشتم اون دوستی را که از دانشگاه فنی اون‌جا وبلاگ را می‌خونه ببینم چون منم همون دور و برا بودم و توی اون شهر کاملا کوچک و دوست‌داشتنی تصور یه دوست ایرانی خیلی هیجان انگیز بود. همین طور دوستانی که از پراگ می‌خونن و می‌شد دیدشون و …
  • سرمایه‌داران زالوصفت ۱) تعبیر سرمایه‌دار

    سرمایه‌داران زالوصفت ۱) تعبیر سرمایه‌دار زالو صفت یا بخش خصوصی سودجو و موارد مشابه آن هر چند مدتی است که از ادبیات مسوولان رخت بر بسته است – و این کار را مدیون دولت هاشمی هستیم- ولی هم‌چنان در پس ذهن آنان و نیز در آشکار گفتگوهای روزانه مردم حضور دارد. گویی مردم و مسوولان ما که هر کدامشان یک بهینه‌کننده کامل منافع هستند از کسانی که سرمایه‌ بیشتری دارند انتظار دارند تا جوری متفاوت از رفتار معمول نوع بشر رفتار کنند و هر وقت هم که سرمایه‌داران همان مسیری را رفتند که تک‌تک آدم‌ها می‌روند شایسته صفت زالوصفت باشند. ۲) ما مردم عادی در هر لحظه در جستجوی فرصتی هستیم تا منافع خودمان را تا حد نهایت خودش بیشینه کنیم. هر جا که وامی در کار بود سعی می‌کنیم درخواست کنیم تا گیر ما هم بیاید، اگر تعاونی مسکنی بود عضوش می‌شویم، اگر پیش فروش خودرو و موبایل بود پول‌هایمان را جمع می‌کنیم و ثبت نام می‌کنیم، اگر بورس سودآور بود پولمان را وارد بورس می‌کنیم و اگر نبود از آن بیرون می‌کشیم، اگر خانه یک طبقه داشتیم با کسی شریک می‌شویم و آپارتمان می‌سازیم، اگر بشود از کیش جنس ارزان آورد پای کار هستیم، خیلی‌هایمان می‌ریم و با چندرغاز پس‌انداز‌هایمان زمین‌هایی در جاهای پرت می‌خریم تا بعدا که گران شد صاحب خانه شویم، خرید عمده را ترجیح می‌دهیم تا ارزان بخریم، حتی وقتی می‌دانیم قرار است جنسی گران شود سعی می‌کنیم زودتر بخریم که بعدا پول بیشتری ندهیم. وقتی هم فروشنده هستیم – چه فروشنده کارمان و چه دارایی‌مان- معمولا سعی می‌کنیم به گران‌ترین قیمت ممکن بفروشیم. از موارد استثنایی که به دلایل خاص انسانی یا اخلاقی این‌کار را نمی‌کنیم که بگذریم عمده رفتار عادی ما در طول زندگی بر این منوال است. لطفا بگویید چند نفر را می‌شناسید که این کار را نمی‌کنند. دقت کنید که همه...ادامه مطلب ...
  • حدیث تشنه و سراب ۱)

    حدیث تشنه و سراب ۱) به نظر من شیرین عبادی در سمینار «اسلام در جهان پلورالیستیک» خیلی بد صحبت کرد. حرف‌های او شاید برای مخاطبان ذوق‌زده داخل سالن جذاب بود ولی پراکنده، بی‌دقت و سرسری حرف زد. عبادی موضوع سخنرانی‌اش را پرسش از تناقض اسلام و دموکراسی و حقوق بشر انتخاب کرده بود و در مقام یک مدافع اسلام مرتبا سعی می‌کرد با آوردن مثال‌هایی از دنیای امروز و زمان صدر اسلام نشان دهد که چنین تناقضی وجود ندارد. ۲) عبادی مثلا اندونزی و مالزی را به عنوان کشورهای مسلمانی مثال می‌زد که نظام دموکراتیک در آن‌ها برقرار است و مسلمانان و غیرمسلمانان در کنار هم در کمال صلح زندگی می‌کنند. در جای دیگری می‌گفت که در دینی که هزار و چهارصد سال پیش پیامبرش دست دخترش را می‌بوسید و ائمه‌اش فرزندان دختر پیامبر هستند و با زنان در مورد جنگ مشورت می‌شد امروزه حقوق زنان پایمال می‌شود. خانم عبادی توجه نمی‌کرد که بخشی از چیزهایی که از آن‌ها به عنوان پایمال شدن حقوق زنان اسم می‌برد در واقع از متن صریح دین برگرفته شده‌اند. دقت ایشان در استدلال‌ها طوری بود که سخنران بعدی هم جرات کرد و ترکیه هم را به لیست کشورهایی که هم اسلامی هستند و هم دموکراتیک افزود تا از این طریق قوت استدلال را بالاتر ببرد. ۳) شیرین عبادی البته در این نگاه ژورنالیستی به ماجرا تنها نبود. سخنرانان دیگر کشورهای اسلامی هم همگی داشتند سعی می‌کردند گذشته پر افتخار امپراطوری اسلامی را به رخ غربیان بکشند و اثبات کنند که اسلام با پیشرفت سرناسازگاری ندارد. سخنران ترکیه‌ای آیه‌هایی از قران در باب مشورت را بیرون می‌کشید تا دموکراتیک بودن اسلام را اثبات کند و سخنران سوریه‌ای می‌گفت که مسلمانان ارزش‌های غربی را پذیرفته‌اند و مشکلی با آن ندارند. یکی دیگر هم این جمله به غایت بی‌معنی منسوب به محمد عبده و سید جمال که...ادامه مطلب ...
  • ۱) چند سال پیش در یک

    ۱) چند سال پیش در یک سری کارگاه‌ مربوط به جهانی شدن شرکت کرده بودم و البته تا آن‌روز حتی یک مقاله هم راجع به جهانی شدن نخوانده بودم. بحث یکی از جلسات راجع به این‌ بود که فرهنگ‌های دیگر دارند فرهنگ ملی و هویت ما را از بین می‌برند و چه باید کرد و از این جور حرف‌ها و دوستان داشتند انواع نظرات مدرن و پست‌ مدرن جامعه‌شناسی و علوم سیاسی و مردم‌شناسی و مطالعات فرهنگی را مطرح می‌کردند. من گفتم که این حرف‌ها و نظریه‌ها را نمی‌فهم. ولی قضیه را این طور می‌فهمم که جهانی شدن چیزی نیست جز گسترده‌تر شدن دایره انتخاب شهروندان در حوزه‌های مختلف فرهنگ و اقتصاد و با منطق خیلی ساده‌ای می‌شود فهمید که با افزایش دامنه انتخاب آدم‌ها، مطلوبیت‌شان کم‌تر از حالت قبلی نمی‌شود. ۲) همان جا مثال زدم و گفتم که فی‌المثل کسی مردم را مجبور نمی‌کند که همبرگر بخورند. اگر همبرگر به اشکنه ترجیح داده می‌شود حتما دلیلی دارد و موردی هم ندارد که ما دل‌نگران بی‌‌رونق شدن بازار اشکنه باشیم. این منطق همیشگی تاریخ است که چیز بهتر به چیزهای قبلی ترجیح داده شود. به نظر خودم حرف خیلی ساده‌ و بدیهی زده‌ بودم ولی سخنران -دکتر حسین سلیمی- از این حرف من خیلی خوشش آمد و یادم هست که از این نوع روش تحلیل قضیه تمجید کرد. برای خودم عجیب ولی هیجان‌انگیز بود. این اولین‌ باری بود که در یک محفل عمومی یک مساله اجتماعی را با روش خاص خودم تحلیل کرده بودم. ۳) به نظرم می‌رسد برای تحلیل مسایل اجتماعی حداقل دو رویکرد متفاوت وجود دارد. یکی رویکردی که مساله را از طریق آوردن مثال و عدد و رقم و شواهد تاریخی و بیان تئوری‌ها و نظرات شخصیت‌ها و تمرکز روی جزییات و روش‌هایی از این دست بررسی می‌کند و یکی هم رویکرد مورد علاقه من که شاید...ادامه مطلب ...
  • مبارزه با مواد مخدر از

    مبارزه با مواد مخدر از زاویه‌ای دیگر به مساله مبارزه با مواد مخدر می‌شود این طوری هم نگاه کرد: غیرقانونی کردن فروش مواد مخدر و مبارزه با عرضه آن در اکثر کشورهای دنیا باعث زیرزمینی شدن و در نتیجه افزایش قابل توجه قیمت آن می‌شود. بر اساس تخمین‌های سازمان ملل تفاوت قیمت تریاک و هرویین بین بازار اروپا و افغانستان بین ۱۵ تا ۱۰۰ برابر است. چنین تفاوت قیمتی برای یک کالای معمولی در محیط تجاری آزاد غیرقابل دست‌یابی است و دقیقا به خاطر همین ممنوعیت است که در رتبه‌بندی سودآوری صنایع معمولا صنعت مواد مخدر رتبه اول و فحشاء رتبه دوم را دارد. حال برای لحظه‌ای تصور کنید که چنین ممنوعیتی در کار نباشد. در این صورت مواد مخدر هم همانند هر کالای دیگری باید به جای چند ده برابر تفاوت با چند ده درصد اختلاف قیمت نسبت به محل تولید به دست مصرف‌کنندگان برسد. این موضوع از یک‌سو باعث می‌شود که سود این تجارت بسیار بسیار کم‌تر از وضعیت فعلی شده و باعث نشود افراد در پس سودهای کلان وارد عرصه تولید و عرضه مواد مخدر شوند. از سوی دیگر هم قیمت مواد آن‌قدر بالا نخواهد بود که کسی نتواند هزینه مصرف روزانه خود را به طور منظم بپردازد – احتمالا چیزی در حد قیمت سیگار-. در نتیجه شاید معتادان هم بتوانند مواد مخدر را به طور مرتب مصرف کنند بی‌آن‌که اخلالی در زندگی‌شان پیش بیاید یا وابسته باندهای قاچاق شوند یا بخواهند دارایی خود را به باد دهند. توجه کنید که بسیاری از اثرات منفی مصرف مواد مخدر ناشی از عدم دسترسی و مصرف نامنظم است که خود ناشی از مشکلات مالی است. البته چون این حوزه شفاف نیست نمی‌توان هیچ چیز را با قطعیت گفت ولی برخی نظرات می‌گوید که باند‌های قاچاق بیش از همه بر تنور برنامه جهانی مبارزه با مواد مخدر می‌دمند و سعی...ادامه مطلب ...
  • در دفاع از سوبسید نقدی

    در دفاع از سوبسید نقدی انگلیسی‌ها ضرب‌المثلی دارند که اگر اشتباه ننویسمش می‌گوید: To gift a man by money is better than to gift him by kind که ترجمه غیرتحت‌الفظی‌اش می‌شود «کمک نقدی به از کمک جنسی (غیرنقدی)». معنی‌ این عبارت به زبان خیلی ساده این است که اگر ما دو گزینه داشته باشیم: یکی این‌که به یک نفر یک سیب مجانی بدهیم و دیگری این‌که بهش صد تومان پول بدهیم و قیمت سیب را هم صد تومان تعیین کنیم، کاملا بهتر است که گزینه دوم را انتخاب کنیم. دلیلش هم ساده است. وقتی یک سیب به طرف بدهی فقط و فقط به او یک سیب داده‌ای ولی اگر صد تومان بدهی او می‌تواند یا همان سیب را بخرد یا چیز دیگری بخرد که آن‌را به سیب ترجیح می‌دهد. لذا رفاهش در حالت دوم حداقل به اندازه حالت اول (و به احتمال خیلی زیاد بالاتر از آن) خواهد بود. این یک استدلال مهم در مقابل استدلال کسانی مثل احمد توکلی برای پایین نگه داشتن قیمت بنزین و البته سایر کالاها مثل نان یا آب و برق است. کشور سالیانه پنج تا ده میلیارد دلار برای سوبسید بنزین و مبالغی کم‌تر برای سوبسید سایر کالاها می‌دهد. البته سوبسید کالاهایی مثل برق و آب پنهان است. چرا که قیمت واقعی آن‌ها که همان هزینه تولید در درازمدت است از مردم دریافت نمی‌شود و این باعث می‌شود که در طولانی مدت ظرفیت تولید آن‌ها پایین آمده و نهایتا مصرف‌کنندگان متضرر شوند. به نظر من در مقابل طرفداران پرداخت سوبسید روی قیمت کالاها که وضعیت را چنان تصویر می‌کنند که انگار اگر سوبسید‌ها نباشد کل شیرازه مملکت به هم می‌ریزد باید از پرداخت سوبسید نقدی به همگان دفاع کرد. اولین قدم در این راه این است که همه پرداخت‌های آشکار و پنهان دولت که صرف سوبسید کالاها می‌شود قطع شده و به صورت مستقیم...ادامه مطلب ...
  • مالیات تورمی منشاء تورم چیست؟

    مالیات تورمی منشاء تورم چیست؟ یکی از توضیح‌های نسبتا معقول برای این سوال که شواهد تجربی هم ظاهرا موید وجود آن در اقتصاد ایران است بحث کسر بودجه یا به قول مردم همان چاپ پول بدون پشتوانه است. مکانیسم آن‌هم ساده است. وقتی مخارج دولت از هزینه‌هایش فراتر می‌رود -مثلا دولت از یک طرف حقوق معلمان را زیاد می‌کند یا پروژه‌های عمرانی جدید شروع می‌کند یا سرانه بهداشت و درمان را افزایش می‌دهد و یا پلیس بیشتری استخدام می‌کند و از طرف دیگر به هر دلیلی درآمد‌هایش کم می‌شود. مثلا به دلیل کاهش قیمت نفت یا کاهش نرخ مالیات یا معافیت‌های مالیاتی یا کاهش عوارض یا کم‌کردن قیمت واقعی آب و برق و سوخت و الخ- باید این تفاوت دخل و خرج را از جایی جور کند و گرنه نمی‌تواند که فی‌المثل معلم استخدام کند و حقوق آن‌ها را پرداخت نکند. راحت‌ترین کاری که دولت‌ها در این شرایط می‌کنند استقراض از بانک مرکزی است. یعنی بانک مرکزی به دستور دولت مقداری پول جدید چاپ کرده و به خزانه می‌دهد و نهایتا پول‌ها خرج می‌شود. این همان چیزی است که به اسم افزایش نقدینگی در جامعه معروف است. با این کار دولت، کل پول در اختیار مردم بیشتر می‌شود ولی چیزی که در کوتاه مدت تغییر نمی‌کند عرضه کالا و خدمات است. یعنی در بازار همان قدر گوجه فرنگی و لباس و تلویزیون هست که قبلا بوده یا همان قدر آپارتمان برای اجاره و فروش وجود دارد. پس مردم پول بیشتری دارند ولی مقدار فیزیکی و ملموس کالا و خدمات تقریبا همان میزان است. پس به طور طبیعی در نهایت یک فرآیند، قیمت‌ها بالا می‌رود تا تعادل حفظ شود. این فرآیند البته در یک دوره زمانی دیگر می‌تواند باعث تحریک تولید‌کنندگان به تولید بیشتر و در نتیجه رشد اقتصادی شود که البته اتفاق افتادن آن مستلزم وجود ظرفیت‌های خالی در اقتصاد...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها