• سخن رانی دفتر مطالعات

    سخن رانی امروزم در دفتر مطالعات فرهنگی شریف برگزار شد. اولین ارائه ام در دفتر ۱۱ سال پیش و در باب “غرب زدگی” جلال آل احمد بود و حالا داشتم بعد از یک فاصله چند ساله دوباره در جمع بچه های دفتر حاضر می شدم. خوش حالم که بعد از ۱۶ سال دفتر هنوز زنده است و بچه ها سنت سخن رانی ها و جلسات بحث را زنده نگه داشته اند. فایل ارائه را این جا گذاشتم که اگر دوست داشتید دان لود کنید.

  • نهایت فاجعه

    چند وقت پیش رفتم در جلسه ای خصوصی که سخن رانش یکی از اساتید صاحب نام علوم انسانی بود. مریم بیچاره را هم قانع کردم که بیا بریم که طرف آدم حسابی است و من می شناسمش. خلاصه رفتیم و منتظر شدیم تا صحبت راجع به “علل عقب ماندگی ایران” شروع شود.

    استاد گرامی صحبت را با این سوال شروع کرد که چرا ما ایرانی ها سیستم ساز نیستیم؟ و این توضیح را هم داد که مرز جامعه مدرن و سنتی همین سیستم ساز بودن است. من پرسیدم آقا سیستم ساز نبودن یعنی چه؟ حرفم هم این بود که هر جامعه ای از قدیم تا الان برای اداره امورش سیستم های متنوعی می سازد (مثلا نظام میراب در ایران). جواب ایشان این بود که سیستم چیزی است که در آن اقتدار و انضباط و … وجود دارد مثلا این که وقتی یک استاد آمریکایی یک کتاب درسی را معرفی می کند همه دانش جویان می پذیرند و کسی اعتراضی نمی کند چون کار سیستم دارد!. باز من گفتم که نظام کاست هند یا سامورایی ژاپن هم که همین ویژگی ها را دارد و اصلا هم مدرن نیست. ایشان روشن کرد که این سیستم ها معطوف به پیشرفت نیست (مریم بعدا حالیم کرد که منظور استاد تمایل به پیشرفت است ولی کلمه سیستم ساز بودن را اشتباها در این معنی به کار می برد).

    بعد طبق عادت مالوف جلسات این مدلی ایشان شش مورد را به عنوان دلایل سیستم ساز نبود ایرانی ها ذکر کرد: خب طبیعی است که “عدم تمایل به کار گروهی” قطعا باید ذکر شود و مواردی مثل اولویت منافع فردی و عدم تمایل به منافع جمعی و فقدان نظم هم به آن اضافه شد (وقت نشد که بپرسم کدام جامعه است که افرادش به فکر منافع فردی نباشند!). این جا مریم پرسید که ایا این موارد “علت” سیستم ساز نبودن هستند یا خود به این دلیل که جامعه سیستم ندارد شکل گرفته اند؟ ایشان جواب داد که این هم درست است! یعنی تا الان ما فکر می کردیم تمرکز صحبت این است که جهت علیت از الف به ب است ولی در یک لحظه روشن شد که از ب به الف هم درست است.

    ادامه مطلب ...
  • عجب تلخ است سهم ما ها از دایره قسمت. همین تابستان چهار تا از دوستان داشتنی ترین دوستان سال های اخیرم گذاشتند رفتند یا دارند می روند و معلوم نیست که دیگر کی ببینمشان و آن خاطره های شیرین را دوباره تجدید کنیم. وقتی این وضعیت را می بینم برای دل بستن به رابطه و دوستی جدیدی ترسوتر می شوم. هر بار که شب نشینی یا تا صبح نشینی دل چسبی و رویایی با کسی دارم باید این را هم به خودم متذکر شوم که مراقب باش که این نیز نپاید.

  • اندر اهمیت تئوری

    امروز وسط گپ و گفت و گو با رفقای طرف دار اقتصاد آزاد داشتم آرشیو ضمیمه دنیای اقتصاد را تورقی می کردم که به مقاله ای از پویا جبل عاملی عزیزمان رسیدم. پویا مقاله ای یک صفحه ای نوشته بود و بر اساس تجربه خودش گفته بود که فاصله آموزش اقتصاد در ایران و خارج آن قدر که هم می گویند شدید نیست و می تواند به سرعت رفع شود. فکر می کنم قبلا با پویا در همین رابطه صحبت کرده بودیم. هر دو هم عقیده ایم که شکاف در کارهای تجربی (اقتصادسنجی) به نسبت کم تر است (البته بازهم اگر تکنیک های پیش رفته تر اقتصادسنجی و ظرایف آن را در نظر بگیریم فاصله ای وجود دارد) و فاصله در بخش تئوریک بزرگ است. من البته بر خلاف پویا معتقدم که شکاف بخش تئوریک آن قدر بزرگ است که حالا حالاها پر نمی شود. ضمن این که به نظر من گرفتاری بزرگ ما در اقتصاد ناشی از ضعف در همین بخش است. به عبارت دیگر بر خلاف تصور اولیه که بخش نظری صرفا تزینی برای کارهای تجربی است، فهم درست مفاهیم تئوریک (مثلا نظریه تعادل عمومی، بازی، قراردادها، تصمیم، انتخاب اجتماعی، قیمت گذاری دارایی ها و …) برای درک درست مکانیسم ها و فرآیندهای حاکم بر سیستم های اقتصادی الزامی است. به نظر من یک دلیل این که می بینیم که برخی اساتید و فارغ التحصیلان اقتصاد گاهی حرف های عجیبی می زنند که گاهی حتی فاقد سازگاری درونی است به خاطر همین نبود چارچوب تئوریک مبتنی بر رفتار اقتصادی است (به نظر من این بحث چارچوب تئوریک در ایران به ابتذال کشیده شده و به مجموعه ای از حرف حساب و داستان های به اصطلاح روش شناسی فروکاسته شده است). وقتی استاد اقتصاد عادت نداشته باشد که هر بار که راجع به یک رفتار اقتصادی صحبت می کند ابتدا خط بودجه و بهینه سازی عامل ها در ذهنش بیاید و تعادل های ممکن سیستم و تاثیر پارامترها بر تعادل و الخ برایش روشن شود ممکن است نظری بدهد که اساسا خارج از چارچوب راه حل های شناخته شده علم اقتصاد است (راه حل به معنی جواب تعادل سیستم و نه راه حل مشکلات) ولو این که دائما با آمار و ارقام اقتصادی سر و کار داشته باشد.

    * شاید این را قبلا هم گفته باشم. یک بار یک سری کامل از مجلات چند جای مختلف در ایران را بررسی کردم. نسبت مقالاتی که اولش یک چارچوب نظری اقتصادی مطرح کرده اند تقریبا صفر درصد بود.

  • زنان متاهل و بازار کار

    قرار است روز یک شنبه هفته آتی (۴ شهریور) ساعت ۱۳:۰۰ گپ و گفت و گویی در گروه اقتصادی دفتر مطالعات فرهنگی شریف داشته باشیم. این صحبت قرار بود به طور مشترک با موسسه دیگری برگزار شود که به علت یک سوء برداشت از تاریخ جلسه عملا تبدیل به دو جلسه در دو هفته مختلف شد. موضوع سخن رانی هست “نگاهی به نظریه های توضیح دهنده افزایش مشارکت زنان متاهل در بازار کار” و چکیده اش هم در زیر آمده است. با توجه به این که ورود به محوطه اصلی دانشگاه شریف (ورود از در اصلی در خیابان آزادی) در بعد از ظهرهای تابستان حتی برای دانش جویان دانشگاه نیز مشکل است مجبور شدیم ساعت جلسه برای این زمان تنظیم کنیم. لطفا اگر علاقه مند به شرکت در جلسه هستید حداکثر تا روز سه شنبه همین هفته اسم تان را به من میل بزنید یا در این جا بگذارید تا لیست اسامی روز چهارشنبه به حراست دانشگاه ارسال شود.

    پ.ن: لطفا یکی پینگ کند.

    ادامه مطلب ...
  • کرمان

    از کرمان برگشته ام. خسته ام و درد عجیب پایم که ظاهرا به عصب سیاتیک هم بی ربط نیست برگشته ولی به لحاظ روحی حسابی شارژ هستم. این دوره “اقتصاد کاربردی برای مدیران” را برای مدیران ارشد مجتمع مس سرچشمه درس دادم و فیدبک گرفتم و فرصتی شد که روی اصلاحاتش کار کنم. کرمان انگار شده است خانه دوم من در ایران. قسمت این بوده که هر بار که این طرف می آیم چند روزی هم در کرمان و سرچشمه باشم و درسی بدهم یا جلسات مشاوره ای داشته باشم. خود شهر کرمان را از چندین سفر قبلی ام می شناختم و آن را از زاویه معماری و منظر شهری و فرهنگ و کلاس مردم به شدت دوست داشتم. فضای معنوی بی نظیر مقبره شاه نعمت الله – تا جایی که من دیده ام بزرگ ترین و تاثیرگذارین فضای مرتبط با اهل تصوف که هنوز سرپا است – هم لذت بودن در کرمان را تضمین می کرد.

    این وسط حلقه های متعددی از رفقای روشن فکر و روزنامه نگار و مدیر و کارشناس کرمانی که به برکت ارتباطات وبلاگی و کلاس های آموزشی شناخته ام هم به جذابیت ها اضافه شده و باعث شده تا هر وقت پیش نهاد رفتن به کرمان پیش می آید تردیدی به خودم راه ندهم. این سه روز قبل که آن جا بودم وقت و بی وقت در خدمت دوستان مختلف بودم و آن قدر احساس نزدیکی و صمیمیت کردم که گویی سال ها است می شناسمشان.

    کرمان و سطح نیروی انسانی آن و زیرساخت های شهری و فعالیت های اقتصادی و صنعتی اش را که می بینم شاهد دیگری – در کنار اصفهان – برای یکی از حدسیاتم می یابم. حدسم این است که پیش رفت های بین سال ۶۸ تا دو سال قبل کشور فاصله تهران و شهرستان ها را تا حدی کاهش داده که بشود در شهرهای درجه دوم ایران هم حداقلی از زندگی فعال و حرفه ای بنا کرد. من که خودم بزرگ شده ارومیه (شهری در حد و اندازه کرمان) هستم به خوبی تفاوت فضای فعلی و فضایی که خودم در آن بزرگ شدم را حس می کنم.

  • یک پروژه را مدت ها است دارم دنبال می کنم و آن مبارزه با نمادهای متاهلی مثل کت و شلوار و پیژامه راه راه و هندوانه خوردن با باجناق نداشته و عزا و عروسی نوه خاله دختر دایی رفتن و سریال تماشا کردن و وام مسکن گرفتن و صد البته صاحب نمک زندگی شدن است (این شکمم که در ایران گنده تر می شود مایه شرمندگی در قبال این پروژه است). حالا باید دست به کار پروژه جدیدی بشوم با عنوان مبارزه با سی و اندی ساله شدن. باید خودم را روی ۲۴ نگه دارم ..

  • سخن رانی های علمی در شریف

    انجمن بین المللی مدیران ایرانی با همکاری شبکه گسترش دانش مجموعه ای از سخن رانی ها را برای دوستان ایرانی که در خارج در مقطع تحصیلات تکمیلی اقتصاد و مدیریت تحصیل می کنند و الان در ایران هستند ترتیب داده است. این سخن رانی ها به شرح زیر است (با کلیک کردن روی اسم هر فرد اطلاعیه و خلاصه سخنرانی را به طور کامل دریافت کنید).

    ۱) شوان صدرقاضی که در یونو مریت (ماستریخت هلند) دکترای فن آوری می خواند روز چهارشنبه ۲۴ مرداد در مورد توسعه محصول برای بازارهای کم درآمد

    ۲) صنم ابراهیم روز دوشنبه ۲۹ مرداد در مورد نظام های تحقیق با حمایت دولت

    ۳) بابک عاشوری دانش جوی دکترای مهندسی صنایع دانشگاه جورجیا تک روز چهارشنبه ۳۱ مرداد در مورد استفاده از روی کرد ریل آپشن برای تصمیم گیری سرمایه گذاری در بازارهای رقابتی

    ۴) امیرفرمنش دانش جوی دکترای سیاست عمومی در دانشگاه مریلند روز شنبه ۲۷ مرداد در مورد استفاده از روی کرد اقتصادسنجی برای مطالعات توسعه بین الملل

    ۵) ایمان حاجی زاده دانشجوی دکترا در بیزنس اسکول راتمن تورنتو روز شنبه ۳ شهریور در مورد گزینش پورت فولیو با زیان محدود

    از همین جا از شوان و بابک عذرخواهی می کنم که به علت سفر نمی توانم در سخن رانی هایشان شرکت کنم.

    پ.ن: لطفا یک نفر زحمت پینگ را بکشد.

  • راهنمای ادامه تحصیل اقتصاد در اروپا

    چند ماه پیش بود که دوست خوبم مهدی فیضی که در دانشگاه گوته فرانکفورت دکترای اقتصاد می خواند ایده تهیه راهنمای تحصیل اقتصاد در اروپا را مطرح کرد و زحمت تهیه نسخه اولیه (در واقع استخوان بندی و بخش مهم مطالب) این راهنما را کشید. من هم چیزهایی به آن اضافه کردم و با مهدی مشترکا روی سند کار کردیم تا نهایتا این نسخه شماره یک آماده شد. در این سند سعی کرده ایم هر چیزی که راجع به تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی اقتصاد در دانشگاه های خوب اروپایی می دانستیم را با جزییات ذکر کنیم. از جمله این که فهرست تمامی مدارس قابل قبول در همه کشورها را آورده ایم. فکر کنم این سند می تواند راهنمای خوبی برای دوستان جوان تری باشد که اروپا را به عنوان نقطه هدف انتخاب کرده اند. همان طور که در اول سند هم گفته ایم مشتاق دریافت نظرات اصلاحی برای بهبود سند هستیم.

    پ.ن: حس می کنم یکی از کارهای مفیدی که در عمرم کرده ام معرفی و ترویج گزینه “اروپا” در کنار گزینه آمریکای شمالی برای بچه های علاقه مند به اقتصاد است. این کار برای خودم هم اثرات مثبت دارد. از جمله این که هر قدر شبکه بچه هایی که در دانشگاه های خوب اروپایی درس می خوانند گسترش یابد آدم هم زبان و هم دغدغه و هم فکر در اطراف آدم بیش تر می شود و این اثرات سرریز زیادی دارد. مشخصا امسال سه نفر از بچه های کاملا هم تیپ خودمان و دارای محدوده وسیعی از علایق مشترک (از فلسفه گرفته تا سینما) دارند می آیند موسسه ما در وین و این برایم خیلی هیجان انگیز و خوش حال کننده است.

    پ.ن۲: لطفا یک نفر زحمت پینگ را بکشد. من همه امکان هایم بسته شده است.

  • کپی های غیرمجاز و تعادل های جدید صنعت سینما

    این یادداشت را یکی دو ماه قبل به درخواست یکی از دوستان برای یکی از روزنامه ها نوشته بودم که خبر ندارم که آیا چاپ شده است یا نه. دی شب جایی بحث اقتصاد سینما در شرایط جدید بود و یاد این نوشته افتادم:

    فروش کپی های غیر مجاز فیلم ها و تاثیر آن بر صنعت سینمای ایران این روزها موضوع بحث محافل است. جالب است که همانند بسیاری موضوعات دیگر – و بر خلاف تصور عمومی – این موضوع خاص کشور ما نیست و بحرانی است که شرکت های بزرگ تولیدکننده فیلم و موسیقی دنیا از چندین سال قبل و خصوصا از زمان ظهور اینترنت پرسرعت با آن مواجه هستند. در واقع حساسیت موضوع در حدی بوده که مجموعه ای شرکت های سینمایی بزرگ آمریکایی یک مطالعه مشترک برای بررسی آثار اقتصادی کپی غیرمجاز روی فروش محصولاتشان ترتیب داده و به این جمع بندی رسیدند که دزدی آثار سینمایی در سال ۲۰۰۵ بیش از ۶ میلیارد دلار زیان به این شرکت ها وارد کرده است که در بر گیرنده زیان های ناشی از کپی غیر مجاز فیلم، فروش نسخه های غیررسمی و دان لود غیرمجاز از روی اینترنت بوده است. با توجه به سرعت پایین اینترنت در ایران گزینه سوم به عنوان یک معضل بزرگ حداقل برای فیلم های داخلی مطرح نیست ولی دو گزینه اول به سرعت در حال رشد است. سوال این است که چه می شود کرد؟

    ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها